به گزارش مهندسان شهر به نقل از دنیای اقتصاد، پارلمان ششم، تهران را به دهه 80 برمیگرداند؟ این سوالی است که با شمارش آرای انتخابات شورای شهر و روستا در روزهای اخیر ذهن پایتختنشینان را به خود مشغول کرده است. روز گذشته با شمارش بخش زیادی از آرای انتخابات شورای شهر تهران، اسامی 21 فرد احتمالی منتخب برای ورود به شورای شهر ششم تا حدود زیادی مشخص شد(تا لحظه تنظیم این گزارش نتایج آرا به صورت کامل از سوی فرمانداری تهران اعلام نشده است). لیست غیررسمی منتشر شده از افراد منتخب برای ورود به ساختمان بهشت در دوره جدید مدیریت شهری، هرچند از دیدگاه سیاسی یکدست به نظر میرسد، اما از یک زاویه دیگر شامل دو گروه از افراد میشود. دو گروهی که ترکیب آنها میتواند یک ظاهر و باطن از کرسینشینان جدید ساختمان بهشت را نشان دهد. لیست افراد منتخب که بیشترین آرای آن متعلق به مهدی چمران، رئیس شورای شهر در دورههای گذشته است، دارای یک ظاهر است. این ظاهر مربوط به وزن اسمی افراد جای گرفته در میان 21 عضو احتمالی شورای ششم میشود. اسامی موجود در این لیست مربوط به یک اکثریت ناشناس در حوزه مدیریت شهری و یک اقلیت کارنامهدار میشود. یعنی معدود افرادی که در دورههای گذشته مدیریت شهری یا به عنوان عضو شورا یا در قامت مدیر شهرداری حضور داشتند اکنون با حمایت یک دیدگاه سیاسی مجددا به عنوان عضو شورای شهر راهی ساختمان بهشت میشوند. درکنار این افراد، گروهی جوان و ناشناس نیز حضور دارند که سابقه مشخص و مدون در مدیریت شهریای حتی سایر مسوولیتها نداشتهاند. اما گذشته از ظاهر این لیست، افرادی که احتمالا برمبنای همین لیست به شورای شهر وارد میشوند دارای باطن یا به تعبیری یک وزن واقعی نیز هستند. این باطن به این موضوع مربوط میشود که اگرچه اقلیت کارنامهدار شورای شهر بعدی چهره هستند و میتوانند به لحاظ دیدگاههای سیاسی روی نگاه و تصمیمات اکثریت ناشناس این لیست اثرگذار باشند. اما این گروه از چهرههای ناشناس راهیافته احتمالی به شورای شهر میتوانند روزنه جدیدی در معادله مدیریت شهری ایجاد کنند. برخی کارشناسان شهری معتقدند این گروه از افراد منتخب برای پارلمان ششم میتوانند به پشتوانه اتفاقاتی که در چهار سال گذشته در مدیریت شهر و نگاه شهروندان نسبت به شهر و شهرداری رخ داده، قدرت اثرگذاری بالای چهرههای کارنامهدار این لیست را بر مدل اداره شهر کمرنگ کنند.
در غیر این صورت چینش اسامی راه یافتگان احتمالی به ساختمان بهشت در دوره جدید مدیریت شهری، این علامت را به شهروندان تهرانی میدهد که ممکن است پایتخت به لحاظ تصمیمگیری و سیاستهای وضع شده برای اداره شهر به دهه 80 بازگردد. پیش از دوره پنجم مدیریت شهری، یک نگاه از اوایل دهه 80 تا نیمه دهه 90 بر اداره شهر تهران حاکم بود اما با تغییر اساسی تیم مدیریت شهری در دوره پنجم، نگاه به اداره شهر در لایههای مختلف تغییر کرد. از همین رو اکنون با بازگشت برخی چهرههای قدیمی دهه 80 به صحنه اداره شهر، این دغدغه برای برخی از شهروندان وجود دارد که تهران به لحاظ سیاستهای اداره شهر میتواند به آن دهه بازگردد اما اگر تحولاتی در شورا و مدیریت شهری به واسطه حضور برخی افراد جدید در بدنه مدیریت شهری رخ دهد؛ این احتمال به وجود خواهد آمد که شورای شهر ششم میتواند مانع از عقبگرد تهران به دهه 80 شود.
در این میان این نکته مهم وجود دارد که آیا بازگشت سیاستهای اداره شهر به دهه 80 واقعا به معنای «عقبگرد پایتخت» است؟ به نظر میرسد جواب نامرئی از سوی شهروندان نسبت به این نکته و سوال وجود دارد. طوریکه شهروندان تهرانی از طریق نظرسنجیهایی که در ابتدای دوره پنجم مدیریت شهری انجام شد و در قالب آن مهمترین دغدغههای خود نسبت به نحوه اداره شهر و بزرگترین چالشهای شهر تهران را معرفی کردند به نوعی نگاه خود نسبت به شیوه اداره شهر را مطرح کردند. شهروندان تهرانی در قالب این نظرسنجی مهمترین چالشهای شهر تهران را آلودگی هوا و ترافیک عنوان کردند و نسبت به ساختوسازهای غیرمجاز گسترده در سطح شهر ابراز نگرانی کردند. تحلیل این نظرسنجیها از سوی کارشناسان، مشخص کرد وقتی شهروندان نسبت به وجود این چالشها که مستقیما بر کیفیت زندگی آنها در شهر تهران اثرگذار است، نگران هستند به طورطبیعی سیاستها و اقدامات صورت گرفته از سوی مدیریت شهری از نگاه آنها طی سالهای گذشته مطلوب نبوده و خواهان تغییر آن هستند. از همین رو بازگشت مطلق سیاستهای اداره شهر طی دهه 80 به بعد تا قبل از دوره اخیر مدیریت شهری، میتواند به معنای عقبگرد پایتخت تلقی شود. شاهد این ادعا، شش دلیلی است که در قالب این نظرسنجیها از سوی شهروندان به عنوان نامطلوب بودن سیاستهای اداره شهر در آن دوره مطرح شده است.
دلیل نخست، اجرایی شدن تعداد زیادی ابرپروژه شهری است که به واسطه بهرهبرداری آنها باید تعداد زیادی از شهروندان رضایتمندی بالایی از سکونت در پایتخت داشته باشند. اما نظرسنجی از شهروندان نشان میدهد اجرای بخش زیادی از این پروژهها با وجود هزینه بالا، نتوانسته به زیستپذیر شدن شهر تهران کمک کند.
دلیل دوم، تغییر سبک اداره شهر پس از یک دوره طولانی، طی سالهای 96 تا 1400 بود که به شهروندان نشان داد دو نوع مدل برای اداره شهر تاکنون وجود داشته است. شاید اگر این تغییر نگاه به واسطه شکلگیری دوره اخیر مدیریت شهری در اداره شهر ایجاد نمیشد شهروندان تراز یا خطکش مشخصی برای مقایسه این دوره چهارساله با دهه 80 نداشتند. طی این چهار سال، چند اتفاق در سبک و سیاق اداره شهر اتفاق افتاد. شکلگیری شفافیت نیمبند در فعالیتهای شهرداری یکی از آنها بود که امکان رصد عمومی بر عملکرد شهرداری را در برخی حوزهها به وجود آورد. دیگری توقف ابرپروژههای پولخوار در شهر بود که به نوعی نشان داد شهر به بسیاری از پروژههای غول پیکر برای زندگی بهتر شهروندان نیاز ندارد. اتفاق دیگر همجهت شدن اداره شهر با نتایج نظرسنجی در برخی حوزهها بود. به عنوان مثال اگر شهروندان در نظرسنجیهای انجامشده عنوان کردند که از حجم عظیم ترافیک خودروهای شخصی در معابر شهری کلافه هستند. مدیریت شهری تلاش کرد تاحدودی به افزایش عوارض اقدام کند و از این طریق نوعی بازدارندگی برای استفاده غیرضروری از خودروهای شخصی در برخی مسیرهای شهری ایجاد کند یا اینکه انتقادات شهروندان به ساختوسازهای غیرمجاز گسترده در شهر سبب شد تاحدی رویه صدور مجوزهای ساختوساز تغییر کند و برخی از کانالهای صدور مجوزهای مغایر مسدود شوند.
دلیل سوم، مشخصشدن عارضههای واردشده به شهر بهواسطه حاکمیت سبک قبلی اداره شهر بود؛ مثل شیوع برجسازیهای گسترده در برخی مناطق شهری پیش از تصویب ضوابط ویژه بلندمرتبهسازی که عوارض و هزینههای واردشده به شهر را مشخص کرد.
دلیل چهارم، شفافیت نسبی در برخی لایههای مدیریت شهری است. در دوره اخیر مدیریت شهری، برخی از اقدامات و سیاستهای شهرداری در معرض دید عموم شهروندان قرار گرفت.
پنجمین دلیل، مطالبهگری شهروندان از مدیران شهری است. در این چهار سال برخی از مدیران شهری پارهای از حقوق بدیهی شهروندان را به آنها اعلام کردند. بهعنوان مثال، اگر شهروندان متوجه شدند قطعه مجاور پلاک مسکونی آنها در حال ساختوساز است، میتوانند از طریق مسیرهای تعریفشده، تطابق مجوز صادرشده برای آن قطعه را با ضوابط بالادست بررسی و در صورت تطابقنداشتن، به مدیریت شهری اعتراض کنند.
دلیل ششم ضدارزش شناختهشدن برخی سیاستهای شهری در همه ادوار گذشته است. بهعنوان مثال، شاید تا قبل از سال 96، حجم قابلتوجهی از شهروندان فکر نمیکردند که الزاما ساختوساز متراکم نمیتواند به کنترل قیمت مسکن و کاهش فقر کمک کند، اما اکنون به این آگاهی رسیدهاند که حجم زیادی از ساختمانهای فاقد سکونت نشانهای از عدم تایید این موضوع است؛ بهویژه آنکه شهر تهران بهلحاظ منابع تامین آبوهوا و معابر، گنجایش و ظرفیت ساختوسازهای گسترده گذشته را ندارد و سیاست ساختوسازهای گسترده در دورههای قبل برای شهروندان یک ضدارزش شناخته شد.
باتوجه به شش دلیل ذکرشده، مشخص میشود از سوی شهروندان یک مانع نامرئی جلوی عقبگرد تهران به دهههای قبل وجود دارد، اما بهطور قطع وجود این مانع بهتنهایی کفایت نمیکند. در این میان به نظر گروهی از کارشناسان، اکثریت ناشناس راهیافته احتمالی به شورای شهر ششم میتوانند با استفاده از الگوی جهانی و در هماهنگی با شهروندان به سبک اداره شهر تهران را به مسیر جدید موردنظر اکثریت شهروندان هدایت کنند.
بررسی تجربههای جهانی در الگوی موفق اداره شهرها از سوی پارلمانهای شهر نشان میدهد که اعضای شورای شهر جدید نیازمند دو اقدام مهم در بدو ورود به این لایه مدیریت شهری هستند. اقدام نخست تعریف جدید از قدرت، نقش و وظایف شوراها است. مطابق قانون مهمترین وظایف شوراهای شهر، سیاستگذاری و نظارت تعریف شده، این در حالی است که طی دهههای گذشته، انتخاب اعضای شورای شهر و پس از آن انتخاب شهردار همسو با شورای شهر بهگونهای بوده است که نهتنها شورای شهر را از وظایف اصلی خود غافل کرده، بلکه به نوعی روزمرگی دچار کرده است؛ در نتیجه شورای شهر به جای آنکه در قالب شورای پیشرو حرکت کند و وظایف نظارت و سیاستگذاری خود را انجام دهد، عملا همواره دنبالهرو بوده است. اقدام دیگر، حل چهار ابرچالش شهر تهران است که از نگاه شهروندان، کیفیت زندگی در پایتخت را با اختلال مواجه کرده است. چهار ابرچالش زندگی در این شهر شامل ترافیک آزاردهنده، هوای مسمومکننده، بودجه شکننده و خدمات شهری ناعادلانه است. در این میان مدیریت شهری باید در دوره جدید اشکالات اساسی طرح تفصیلی را بهعنوان سند بالادست حوزه شهرسازی و تکمیل اتاق شیشهای مدنظر قرار دهند. در عین حال، تجربه جهانی نشان میدهد که پارلمان شهری میتواند از یک مسیر اصلی، کلید اقتدار در اداره شهر را به دست بگیرد. تجربه شهرهای موفق دنیا حاکی از آن است تا زمانی که شهروندان در محلهها و مناطق مختلف امکان ارتباط دوطرفه با مدیران شهری را برای ارائه مطالبات اصلی خود ندارند و در سمت مقابل، مدیران شهری ملزم به پاسخگویی به اقدامات و نتایج حاصل از آنها به شهروندان نیستند، برنامهریزی شهری ممکن است در مقاطعی در جهت خلاف مطالبات و چالشهای شهروندان پیش رود. بهعنوان مثال در ژاپن، موضع برابر شهرداری و استانداری (شاید هم اختیارات شهرداری بیشتر است)، اجرای طرحهای دموکراسی در شهر شامل همهپرسی و فراخوانهای شهری، حق وضع قانون برای شورای شهر مشروط به «مغایرت نداشتن با قوانین بالادست»، وضع انواع مالیاتهای شهری از جمله مصداق اقتدار شوراهای شهر است.
نگاهی به تجربههای جهانی که میتواند رمز موفقیت شوراها در دوره جدید باشد و مقایسه آن با کارنامه عملکرد برخی چهرههای سرشناس حاضر در لیست راهیافته به شورای شهر ششم نشاندهنده یک شکاف است. بهعنوان مثال، در میان اقلیت کارنامهدار این لیست برخی از افراد نگاه وابستهای به بودجه شهر دارند و معتقدند که همچنان بخش مهمی از بودجه اداره شهر از طریق دولت مرکزی تامین شود. این در حالی است که تجربههای جهانی مشخص میکند اگر در وضعیت کنونی شهر تهران فرمول اخذ عوارض نوسازی بهعنوان شارژ شهری اصلاح شود، میتواند دستکم حدود 10هزار میلیارد تومان درآمد پایدار برای شهر ایجاد کند. علاوه بر این برخی از افراد شناختهشده در این لیست تکیه اصلی تامین مالی شهر را از منابع غیرنقدی همچون فروش ملک مناسب میدانند، این در حالی است که املاک شهر بهعنوان ثروت نسلهای آتی تلقی میشوند و فروش آنها به معنی فروش دارایی شهر است. صدور مجوز تراکم، نگاه درآمدزا به طرح تفصیلی شهر تهران و اعتقادنداشتن به عوارض پایدار شهری از جمله دیدگاههای حاکم بر برخی از افراد سرشناس این گروه احتمالی راهیافته به شورای شهر است که در صورت تسلط کامل و مطلق آن بر شیوه اداره شهر، میتواند شهر را به دهه80 بازگرداند.
کارشناسان شهری تاکید دارند مهمترین نکتهای که اعضای شورای شهر در این دوره باید به آن دقت کنند، این است که مسوولیتهایشان در حوزه اداره شهر تهران نسبت به دورههای قبل دشوارتر شده است. بنابراین باید ابتدا این پرسش را پیش روی خود قرار دهد که اکثریت افرادی که در تهران زندگی میکنند چه مساله و چالشی دارند و اگر حل این مسائل اولویت اصلی کاریشان است، باید مهمترین برنامههای خود را برای حل آنها ارائه دهند. علاوه بر این، باتوجه به اینکه تعدادی از افراد انتخابی در این دوره از انتخابات در دورههای گذشته شورای شهر نیز حضور داشتند، باید به نکته دیگری برای اداره شهر تهران در دوره جدید توجه کنند. این اعضا باید بدانند که تهران در مقطع فعلی با تهران سالهای گذشته یک تفاوت اساسی دارد؛ تهران دیگر تاب و تحمل سالهای گذشته را ندارد، بنابراین اگر بنا باشد همچون سالهای گذشته، از مسیر تراکمفروشی و تغییر کاربری منابع درآمدی برای شهر تامین شود بهآسانی دورههای گذشته امکانپذیر نیست و قطعا فشار مضاعفی به شهر و شهروندان وارد خواهد شد؛ به ویژه آنکه با توجه به اقدامات اخیر، بخش زیادی از شهروندان نسبت به وقایع و اتفاقات محله سکونت خود حساس شدهاند و هر نوع اقدامی خلاف ضوابط میتواند منجر به اعتراض آنها شود.
نظرات شما